در سال 1899 و در دوران ویکتوریا، تنش و اختلاف میان انگلستان و آلمان بالا می گیرد. علت اینکار این است که فردی موسوم به فانتوم که مبتلا به جنون خودخواهی است می کوشد تا با انجام پاره ای خرابکاری ها این دو کشور بزرگ را درگیر یک جنگ فراگیر کند...

یک مامور بیمه به اسم «جین» ( کاترین زتاجونز ) توسط کارفرمایانش مامور می شود تا وارد تشکیلات یک دزد مشهور جواهرات ( شون کانری ) شود تا او را تعقیب کرده و به دام بیندازد. سارق قبل از اولین کار مشترکشان که دزدیدن یک ماسک بسیار باارزش است، جین را تحت آزمایشها و تمرینات سختی قرار می دهد تا از او مطمئن شود. پس از موفقیت در این عملیات، سارق تصمیم می گیرد که برای سرقت یک قطعه هنری بسیار گرانبها که در محلی با سیستم های امنیتی بسیار قوی نگهداری می شود، اقدام نمایند...

«بوئن» اژدها کش (کوایید) و آخرین اژدها (با صدای کانری) به یک توافق کاری دست می یابند: اژدها به دهکده ها حمله کند و «بوئن» نیز برای از بین بردن او، دست مزدش را بگیرد. اما خیلی زود این دو پی می برند که باید هم و غم خود را صرف مبارزه با حکومت مستبدانه ی «آینن» بی رحم (اوکس) کنند...

نوجوانی هجده ساله به همراه پدربزرگش در دوبلین زندگی می‌کند. اتفاقاتی رخ می‌دهد و این نوجوان برای کمک به برادر بزرگ‌تر یکی از دوستانش، مجبور می‌شود که مقداری مواد مخدر را در خانه پنهان کند. طولی نمی‌کشد که مواد مخدر در خانه‌ی او کشف می‌شود و حال او مجبور است که به مدت سه ماه در زندان به سر ببرد.